اینفلوئنسر مارکتینگ در رسانه های اجتماعی

اینفلوئنسر مارکتینگ در رسانه های اجتماعی

بازاریابی رسانه های اجتماعی

 

امروزه موضوع بازاریابی رسانه های اجتماعی به امری حیاتی و تاثیر گذار برای کسب و کار های تبدیل شده است. در بازاریابی رسانه های اجتماعی فرایند هایی را بررسی می کنیم که مردم از طریق آنها به پلتفرم های دیجیتال  اعتماد می کنند و از آن ها لذت می برند. که یکی از مهمترین آنها اینفلوئنسر مارکتینگ(بازاریابی تاثیرگذار) در رسانه های اجتماعی است.

مفهوم بازاریابی اجتماعی از ابتدا با هدف افزایش تعامل بین برندها و مصرف کنندگان نهایی ایجاد شده است. نکته ی مهم در بازاریابی رسانه های اجتماعی؛

  • رعایت وجه ی انسانی برند در این شبکه هاست.

 مشتریان زمانی به شما اعتماد میکنند که احساس کنند که در  پشت صحنه ی فعالیت های برند در شبکه های مجازی اشخاص حقیقی و متخصص حضور دارند.در غیر این صورت اگر حس کنند تمامی فعالیت های مجازی برند مورد نظر توسط الگوریتم های رباتیک مدیریت می شوند ، ممکن است باعث سلب اعتماد شود.

تاثیرات بازاریابی شفاهی  در رسانه های اجتماعی

 

بازاریابی شفاهی

یکی از روش های موثر در بازاریابی رسانه های اجتماعی بازاریابی به روش غیرمستقیم است. یکی از این  روش های غیر مستقیم بازاریابی شفاهی است.

  • زمانی که یک مشتری راضی از شما، از تجربه اش درباره ی برند شما بادیگران به اشتراک بذاره.
  • حالا فرض کنید مجموعه ای از این مشتریان راضی در باره ی برند شما تجربیاتشان را انتقال دهند.
  • در این صورت برند شما مثل یک ویروس به همگان سرایت کرده و برای برند شما خلق ارزش می کند.
  • فرض کنید مشتریان راضی در شبکه های مجازی ،اینفلوِنسر هم باشد در این صورت تاثیر آن ها در افزایش آگاهی از برند و جذب مشتری چند برابر خواهد شد.

تعریف اینفلوئنسر مارکتینگ (influencer marketing)

یکی از استراتژی های بازاریابی است که در آن از افراد کلیدی و تأثیرگذار مانند رهبران عقاید عموم (opinion leaders) برای بالا بردن سطح آگاهی مصرف کنندگان از برند مورد نظر و ترغیب آنها برای تصمیم گیری برای خرید از برند استفاده میشه. هدف مشخص شدن میزان تاثیر اینفلوئنسرها بر رفتار مصرف کننده و بررسی محتوای تولید شده توسط آنها می باشد.

 تعریف اینفلوئنسرها (influencer)

یک شخص تایید کننده (endorser) از یک محصول یا برند خاص که به عنوان شخص ثالث (third party)، مستقل از شرکت  و مصرف‌کنندگان است و بر نگرش و گرایشات (attitude) مخاطبان خود تاثیر می‌گذارد.

endorser: کسی که سعی میکنه در شبکه های مجازی خودش را در بین عموم مطرح کند و از این  مطرح شدن برای تاثیرگذاری در بین مردم استفاده ‌کند. این افراد می توانند از مردم عادی (grass-roots social media influencer) باشند که تجربه ی خودشان از محصولات برند های مختلف را در اختیار کاربران قرار می‌دهند و لزوما سلبریتی های شناخته شده در رسانه های سنتی (traditional media) مانند تلویزیون نیستند.

عوامل تاثیرگذار بر ارزش تاثیر گذاری در رسانه های اجتماعی (SMIV)

اینفلوئنسر مارکتینگ

ارزش در بازاریابی خلق و مبادله می‌شود و برای خلق تبلیغات ارزشمند در رسانه های مجازی و اقناع مشتری برای تصمیم گیری درباره ی خریددر زمینه اینفلوئنسر مارکتینگ به دو ابزار کاربردی و مهم، هم زمان در کنار هم نیاز داریم:

الف)  اینفلوئنسرهایی با اعتبار زیاد در بین مشتریان

 ب) محتوایی تولید شده با ارزش برای مشتریان

الف) اینفلوئنسرها و اعتبار آن ها (credibility)

در واقع  اعتبار اینفلوئنسر متغیر مهمی است  که می تواند گام بلندی  برای اقناع مخاطبان

(persuasiveness) برای خرید از یک برند مشخص بردارد. چهار عامل نقش زیادی در میزان اعتبار اینفلوئنسر در بین مخاطبان ایفا می کند:

1. تخصص و مهارت اینفلوئنسر (expertise):

شامل میزان صلاحیت اینفلوئنسر (qualification) برای اظهار نظر قطعی و تخصص در باب موضوعی است.

2. قابل اعتماد بودن (trustworthiness):

به درک مخاطبان از میزان صداقت و درستی آن اینفلوئنسر برمی گردد.

3. جذابیت (attractiveness):

به جذابیت‌های ظاهری فرد (physical attractiveness) و میزان محبوبیت و دوست داشتنی بودن اینفلوئنسر(likeability): مربوط می شود.

4. شباهت (similarity):

میزان درجه شباهت اینفلوئنسرها با مردم عادی را مورد بررسی قرارمی دهد. یعنی مخاطب با الگوی خود چقدر احساس نزدیکی می‌کند و او را دست یافتنی و قابل پذیرش می بیند.

ب) تولید محتوای ارزشمند

 ارزش تبلیغات به میزان ارزشمندی و ارزیابی مشتری از مفید بودن تبلیغ در ذهن او بستگی دارد. مشتری می تواند در ذهن خود تبلیغات را دسته بندی کند به عنوان مثال؛

  • تبلیغ آموزنده (informative advertising):

به مشتری اطلاعاتی درباره محصول ارائه می‌دهد تا مشتری رضایت از خرید خود را بهبود بخشد.

  • تبلیغات سرگرم کننده و جذاب برای مشتری (entertainment advertising):

سعی میکند احساسات مشتری را برانگیزد و او را برای تصمیم گیری درمورد خرید تهییج کند.

  • تبلیغات مزاحم و ناراحت‌کننده (irritation advertising):

تبلیغاتی است که توجه مصرف‌کننده را  از اهداف ارزشمند او دور می کند و موجب آزار و اذیت او می شود.

در نتیجه این طور می توان برداشت کرد که محتوای ایجاد شده برای تبلیغ زمانی از نظر مشتری ارزشمند تلقی می شود که دو ویژگی اصلی داشته باشد:

  • آگاهی دهنده و دارای اطلاعات مفید باشد
  • جذاب و سرگرم کننده باشد

در میزان تمایل افراد برای تکیه کردن به اینفلوئنسر مارکتینگ، هر دو فاکتور سرگرم کنندگی و آگاهی دهندگی می تواند تاثیر گذارباشد.

شیوه های پردازش محتوا توسط کاربر

اینفلوئنسر مارکتینگ

1- فرآیند سیستماتیک (systematic processing)

زمانی مخاطبان در ارزیابی محتوا از روش سیتماتیک استفاده می کنند که حالت انگیزشی آن ها در سطح بالایی باشد و پیام برای آنها جنبه شخصی وخاصی داشته باشد.دلیل دیگر استفاده از این روش، داشتن دانش و مهارت تخصصی مخاطب در باره ی محتوای تولید شده است. در این فرایند مخاطب بادقت و وسواس بیش تری پیام و محتوای آن را ارزیابی میکند(ارزیابی موشکافانه).

2-  فرایند اکتشافی آنی (heuristic processing)

فرایند اکشاف آنی زمانی استفاده میشود که عوامل بالا در سطح پایینی باشند. در این صورت افراد به محرک های فردی مثل؛

  • جذابیت ظاهری اینفلوئنسرمانند تیپ و قیافه یا جذابیت های بصری پیام  اهمیت بیشتری می‌دهند

 در واقع رهیافت آنی از اطلاعات فردی گذشته مخاطب که حاصل؛

  • تجربه،
  • آموزش،
  • قضاوت های حسی و کلیشه های دهنی اوست.

به عنوان یک میانبر (shortcut) برای کاهش تفکر استفاده می کند و محتوای پیام را ارزیابی می کند.

توجه به متغیرهای کمکی

در این بین می توان ازیک متغیر کمکی نیز برای تعیین تاثیر اینفلوئنسر وشبکه های مجازی بر مشتریان نام برد متغیری که در بخش اصلی طراحی قرار نمیگیرد ولی برای کاهش نوسانات فرایند به مدل وارد می شود این متغیر کمکی را سطح مشارکت مصرف کنندگان (individual`s involvement) در شبکه های مجازی می نامیم.

به عنوان مثال اینفلوئنسر مارکتینگ ممکن است تاثیر زیادی برای بازاریابی محصولات تولید شده برای سالمندان یا خردسالان نداشته باشد چرا که درصد کمی از افراد فعال در شبکه های مجازی از این محدود های سنی هستند.

نتیجه گیری

محتوای تولید شده برای یک تبلیغ یا پیام  باید بتواند؛

  • آگاهی از برند(brand awareness) و
  • ارزش درک شده مشتری از برند(perceived value)

را در بین مخاطبان خود ارتقا دهد و درنهایت قصد خرید از برند (purchase intention) را در تعداد بیش تری از مشتریان القا کند.

به عنوان مثال؛

  • ارتباط نزدیکی بین میزان سطح عملکرد برند دربازار و سطح آگاهی از برند در مورد کالاهای تند مصرف (consumer-packaged goods) وجود دارد.

که در این راستا اعتبار اینفلوئنسرها کمک بسیار زیادی به افزایش آگاهی  مردم از برند و شناخته تر شدن آن خواهد کرد و در مورد کالا های تند مصرف فاصله کمی بین آگاهی از برند و قصد خرید از برند وجود دارد چرا که تفاوت زیادی بین برند های مختلف  از نظر کیفیت در کالا های تند مصرف وجود ندارد و مصرف کننده  معمولا در هنگام خرید، برندی را انتخاب خواهد کرد که از قبل درمورد آن آگاهی یافته است.

نویسنده: فواد مه آبادی – تیم محتوای بلوباکس

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *