این است بازاریابی This is Marketing

این است بازاریابی This is marketing

در بازاریابی اگر بخواهیم تاثیرگذار باشیم می بایست به چند عامل از جمله نقطه نظرات، تمایلات و خواسته های مشتری و نوع برقراری ارتباط با آنها به خوبی مسلط باشیم. در این صورت است که اگر شما نباشید مشتریان برای شما دلتنگ خواهند بود و شما اعتماد مشتریان خود را کسب خواهید کرد. این است بازاریابی (This is Marketing)!

ساده ترین راه این است که شما برای مشتریان خود که به آنها محصول یا خدمات را ارائه می دهید تولید محصول یا خدمت کنید تا اینکه شما محصول یا خدمتی را تولید کنید سپس به دنبال مشتری باشید.

این است بازاریابی که؛ شما یک عمل سخاوتمندانه انجام دهید که آن هم رساندن دیگران به نیازهای واقعی است که به دنبال آن هستند. چگونه ممکن است؛

  • با تعریف داستان های صادقانه،
  • داستان هایی که طنین انداز شده و دهان به دهان می چرخند.

بازاریابان راه حل ها و فرصت هایی را برای انسان ها ارائه می دهند که بتوانند از این طریق نیازهای خود را برآورده نمایند.

بازاریابان یاد می گیرند ببینند (این است بازاریابی)

برای اینکه بتوانیم در بازاریابی موفق باشیم نیازمند دیگاه نوین هستیم نه اینکه روتین بازاریابی روزانه ای که با آن درگیر هستیم را تکرار کنیم. در بازاریابی روتین اکثر تلاش ها متمرکز بر این است تا پول خرج کنیم و محصولات و خدمات خود را در معرض دید قرار دهیم. در دنیای امروز این روش دیگر جواب نمی دهد.

بازاریابی در پنج مرحله؛

این است بازاریابی 5 اصل اساسی

  1. مرحله اول؛ خلق چیزهایی است که ارزش بازاریابی را داشته باشد.

منظور چیزهایی است که دو خصیصه مهم دارند؛

  • داستان ارزشمندی برای گفتن داشته باشند،
  • ارزش مشارکت کردن را داشته باشند.

  1. مرحله دوم؛ طراحی و ساخت راهی که تعداد کمی از افراد به طور معمول برایشان مهم است و منفعت کسب می کنند.
  2. مرحله سوم؛ داستان سرایی برای گروه خاصی از بازار که حجم بسیار کمی از بازار را در بر می گیرند.
  3. مرحله چهارم؛ هر فردی که داستان را می شنود هیجان زده شود و به باز نشر این داستان بپردازد.

مرحله پنجم این است که؛ مختصر، سخاوتمندانه و عادی خودتان را نشان دهید و سعی کنید سال های سال این امر را تکرار کنید تا در بازار شناخته شوید. مورد اعتماد واقع شوید و ارزش این را داشته باشید که دنبال شوید و آن را ادامه دهید.

زمانی که می گوییم این است بازاریابی منظور این است؛ بازاریابان مصرف کنندکان را به عنوان یک ابزار جهت رفع مشکلات شرکت نبینند، بلکه بازاریابان واقعی از بازاریابی برای رفع مشکلات مردم استفاده می کنند.

بازاریابی مردم را از طریق داستان ها، ارتباطات و تجربیات تغییر می دهد.

این است بازاریابی نمونه ای از آن

بازاریابی یک مسابقه نیست که شما با اضافه کردن خدمات بیشتر درآمد کمتری داشته باشید. بلکه این است بازاریابی که شما با ایجاد تغییرات مستمر در آنچه ارائه می دهید و به عنوان خدمات مشتری انجام می دهید بهتر عمل کنید و رضایت بیشتری به دست آورید.

شما زمانی می توانید احساس کنید که تغییرات شما موفقیت آمیز بوده است که؛

  • ارتباطات موثر،
  • احساس تعلق،
  • احساس آرامش،
  • اجابت خواسته ها،

را برای افراد به ارمغان آورید. چیزی که شما به اصطلاح می فروشید همان مسیری است که می تواند شما را در مسیر موفقیت قرار دهد. از طرفی دقت کنید شما می بایست بر روی تاکتیک ها متمرکز شوید نه صرفا خروجی هایی که به صورت کوتاه مدت مشاهده می کنید. دو سوال مهم در این رستا به ما کمک می کنند؛

  • برای چه افرادی بازاریابی می کنیم؟
  • چرا چنین کاری انجام می دهیم؟

در بازاریابی واقعی این کارهایی است که انجام می دهیم؛

  • داستان سرایی کردن، بر اساس واقعیت هایی که ساخته و پرداخته می شود با توجه به محصولات و خدمات واقعی که به مشتریان ارائه می گردد.
  • ارتباط برقرار کردن، انسان ها از تنهایی بیزای هستند، آنها دوست دارند دیده شوند، شناخته شوند و بخشی از یک موضوع مهم باشند.
  • خلق تجربه، استفاده از یک محصول، درگیر شدن با یک خدمت. هر کدام از این اعمال بخشی از داستان است که ارتباط سازی می کند.

کوچکترین بازار با دوام (این است بازارایابی)

این است بازاریابی کتاب this is marketing

اگر از شما بخواهند هزار نفر از طرفداران واقعی خود را انتخاب کنید، چه افرادی را انتخاب می کنید؟

اینجاست که شما می بایست بر اساس یک سری از عوامل مهم انتخاب کنید از جمله؛

  • آرزوی های این افراد،
  • اعتقاداتشان،
  • خواسته های آنان،

نه اینکه آنها چطور به نظر می رسند. به عبارت بهتر از عوامل روانشناختی استفاده کنید تا جمعیت شناختی!

اینکه شما بخواهید به طور انبوه بازاریابی کنید، پیام شما کسالت آور خواهد بود و دیده نمی شوید. این یک اصل است که شما می بایست به جای بخش کوچکی از یک بازار بزرگ به دنبال بخش بزرگی از بازار کوچک باشید!

اگر شما به این طرز فکر وفادار باشید می توانید به سوال اول پاسخی قاطع و مناسب بدهید. همچنین بدانید حداقل افرادی که می بایست تحت تاثیر قرار دهید چه تعداد هستند و بتوانید با تلاش های واقعی و هدفمند در بازاریابی به آن دست یابید.

توسعه مشتری عملی است جهت دستیابی به مشتریان بیشتر، البته افرادی که آنچه را شما می سازید می خواهند!

زمانی شما با پیچیدگی کمتری رو به رو می شوید که از تفکر معمولی دست بکشید و فکر نکنید همه افراد مشتریان شما هستند.

مردم شبیه ما اینچنین هستند (این است بازاریابی)

  اینکه شما کوچکترین بازار با دوام را هدف بگیرید، این قابلیت را به شما خواهد داد که بیشترین شانس را برای تغییر یک فرهنگ داشته باشید. هسته بازار شما، زمانی در دست شما قرار خواهد گرفت که شما با تغییرات مورد نظر هم سو و هم مسیر شوید.

از این توهم دور شوید که شما می توانید با یک نمایش معمولی مخاطبان بسیار زیادی را به سمت خود جلب کنید. کاری که شما انجام می دهید برای مردم حائز اهمیت است. البته کاری که؛

  • بالاترین بازده را داشته باشد،
  • مسیر مستقیم به هدف را دنبال کند،
  • طی کردن مسیر آن ایجاد تغییر کند.

اعتماد و تنش باعث حرکت رو به جلو می شود

بازاریابان تاثیرگذار شجاع هستند قابلیت ایجاد تنش را دارند. برخی حتی مشتاقانه به استقبال چالش ها می روند. شاید بپرسید چرا؟

جواب ساده است؛

  • جواب میده!

همین امر باعث می شود افرادی که در شکاف مانده اند جذب شوند. اگر شما به اندازه کافی درباره تغییراتی که نیاز دارید انجام دهید مشتاق باشید، تغییراتی که ایجاد می کنید سخاوتمندانه، قابل احترام است و چالش ها و تنش های شما جواب خواهد داد!

نویسنده: دکتر پدرام بهیار

مشاوره کسب و کار بلوباکس

منبع: “This is Marketing” by Seth Godin

1 Comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *