ساختار بازاریابی

ساختار بازاریابی

امروزه به دلیل تغییرات سریع فناوری ساختار بازاریابی شرکت ها نیازمند بازنگری اساسی است. اگر شما با دید دقیق تر نگاه کنید خواهید دید در بخش بازاریابی شرکت ها مواردی از جمله؛

  • دیجیتال مارکتینگ،
  • آنالیز داده ها،
  • متخصصین اجتماعی،
  • پلتفرم های فناوری،

وارد بخش بازاریابی شده است. این در حالی است که چند سال گذشته شما در شرکت نیازی به آنها احساس نمی کردید. ولی امروزه یک به یک بخش اساسی و مهم در شرکت تبدیل شده است. بنابراین دیگر شما با ساختار قدیمی رو به رو نیستید.

این را هم نمی توان از نظر دور داشت که وظایف اصلی بخش بازاریابی به صورت سنتی را نمی توان نا دیده گرفت. اینجاست که شما ساختار های جدید را در کسب و کار مشاهده می کنید. و مرحله گذار از سنت به مدرن سازی ساختار بازاریابی غیر قابل اجتناب است.

یکی از جدی ترین چالش ها گپ موجود بین بازاریابی و IT است که بیش از هر زمانی خود را نشان می دهد و مواردی از جمله فناوری های بازاریابی در حال پر کردن این فاصله است. در بسیاری از موارد مشابه مدیریت ارشد دیجیتال مسئول تغییر و نوآوری است. در بسیاری دیگر، تجربه مشتری از همه چیز مهم تر است، به همین دلیل بخش هایی از جمله مدیریت ارشد مشتری یا تجربه مشتری به این موارد می پردازد. حتی مواردی هم هست که مدیریت ارشد بازاریابی هنوز همه این نقش ها را بر عهده دارد و مسئول است.

مقدمه

بازاریابی امروزی

اگر بخواهیم ساختار های سازمان را بررسی کنیم، در اولین نگاه خواهیم دید بخش بازاریابی بیش از هر بخش دیگر سازمان با موج های تغییرات رو به رو است. بگذارید به چند مورد اشاره کنیم؛

  • ساختار های سنتی از جمله رسانه های جمعی تغییر کرده اند،
  • مدل های تبلیغاتی سنتی کم اثر شده اند،
  • رسانه های اجتماعی بیش از هر زمان دیگر بر روی مشتری اثرگذارند.

فناوری سونامی از داده ها را از کانال های مختلف به سمت بازاریابان روانه می سازد. و آنها چاره ای جر آنالیز و تجزیه و تحلیل این داده ها ندارند. البته با چالش های زیادی هم رو به رو هستند از جمله؛ داده های صحیح و مرتبط را شناسایی کنند و در زمان مناسب تحلیل کنند و آنها را به مدیریت ارشد اجرایی و هیئت مدیره گزارش دهند.

بازاریابی مشتری-محور در حال جایگزینی با بازاریابی محصول-محور است، این تغییر حاصل نمی شد مگر با استفاده از کانال های دیجیتال و تکنیک های بازاریابی که به سرعت در حال همه گیر شدن است. همین باعث شده است سرعت این تغییرات و تحولات به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کند، شما فقط به یک مورد آن آن هم اینترنت اشیا بنگرید گه چه تحولی را ایجاد کرده است.

تعریف ساختار بازاریابی

نمونه چارت سازمانی بازاریابی

اگر بخواهیم تعریفی از ساختار بازاریابی شرکت ها داشته باشیم همانطور که فوربس به آن پرداخته است. تنها مسئله، این نیست که؛ بخش بازاریابی چگونه باید ساختار بندی شود، بلکه در مورد این باید صحبت شود که چگونه عملکرد بخش بازاریابی بتواند کسب و کار را در مسیر درست قرار دهد.

مدیران ارشد بازاریابی به باور تغییر ساختار سازمانی رسیده اند، اما بیشتر آنها به دنبال دست پیدا کردن به یک ساختار جدید برای بازاریابی سازمان هستند. بر اساس مطالعات انجام شده در سال 2020 که توسط انجمن تبلیغات ملی آمریکا (Us ANA) انجام شده؛

“بازاریابان درک کرده اند که ساختار سازمانی آنها نیازمند یک باز نگری اساسی است. به همین دلیل بسیاری از مدیران ارشد بازاریابی سعی دارند چارت سازمانی خود را تغییر دهند.”

در همین راستا هاروارد بیزنس ریویو در بررسی های خود پی برده است؛

“بخش بازاریابی دیگر یک ساختار مجزا ندارد (و وای بر شرکتی که هنوز به این باور نرسیده باشد)، بلکه در سرتاسر شرکت وجود دارد و تقریبا از هر عملکردی استفاده می کند.”

مدیران ارشد بازاریابی هنوز در تلاش و تقلا هستند تا بتوانند به ساختار بازاریابی جدیدی برای شرکت دست پیدا کنند.

نکته های کلیدی در باز تعریف بازاریابی

چارت جدید

بگذارید با یکی از با تجربه های مدیر ارشد بازاریابی تین تزو که مدیر ارشد بازاریابی سابق Salesforce.com و فاندر Zuora است شروع کنیم.

اولین مسئله این است که؛ شرکت ها بیش از هر زمانی مشتری-محور هستند تا محصول-محور. آنها نیازمند این هستند تا از تک محوری بودن شرکت فاصله بگیرند. در بازاریابی نیازمند این هستیم بیش از هر زمانی بر روی محصول و فروش خود متمرکز شویم تا مشتریان را به صورت سفارشی ببینیم.

بنابراین می بایست دقت کنیم در شرکت بیش از هر زمان دیگری؛

  • بخش فروش و بخش بازاریابی،
  • بخش محصول و بخش بازاریابی،
  • بخش خدمات مشتری و بخش بازاریابی،

همچنین سایر بخش ها با بازاریابی تعامل داشته باشند.

در یک شرکت B2B، به منظور داشتن تعامل بیشتر بهتر است بخش فروش و بازاریابی زیر نظر یک مدیر هدایت شود. برای شرکت های B2C، بهتر است که بخش بازاریابی و محصول (همچنین فناوری) زیر نظر یک مدیر ارشد هدایت شود.

مورد دیگری که تزو تاکید دارد این است که؛ در بخش بازاریابی تابو ها شکسته می شود.

در شرکت ها روال قبلی این بود که؛ روابط عمومی، برند، بازاریابی محصول، ایجاد تقاضا و بخش بازاریابی هر کدام کار خودشان را انجام می دادند. اما امروزه محتوایی که روابط عمومی منتقل می کند توسط واحد ایجاد تقاضا کورد استفاده قرار می گیرد، و این پیام توسط بخش بازاریابی محصول ایجاد می شود و همه این واحد ها می بایست یک واحد کل را تشکیل بدهند.

بخش بازاریابی امروزه بیش از هر زمانی با انبوهی از داده ها رو به رو است و با فناوری سر و کار دارد بنابراین نیازمند مهارت های جدید برای مدیران ارشد بازاریابی هستیم.

تمرکز یک روند اساسی در ساختار بازاریابی جدید شرکت ها است

یک روندی که امروزه در بخش بازاریابی می بایست مورد توجه قرار بگیرد این است که این بخش بیش از هر زمانی نیازمند تمرکز است. در ساختار بازاریابی سنتی ماتریسی، یک تیم متمرکز؛

  • بازاریابی برند،
  • تبلیغات سنتی،
  • تحقیقات بازار،
  • داده،
  • خدمات،

و سایر بخش های کسب و کار را بر عهده داشتند.

مدیر ارشد بازاریابی در راس ساختار بازاریابی حضور دارد، با سیلو های مختلفی از جمله؛

  • برند،
  • خرده فروشی،
  • فروش مستقیم،
  • روابط عمومی،
  • تبلیغات،

و سایر بخش های که به وی گزارش می دهند.

این مدل یک مدل فراگیر است که تقریبا همه ساختار سازمان را در بر می گیرد. اما با توجه به گستردگی فعالیت ها که اکثر آنها مرتبط با بازاریابی است می بایست چنین وضعیتی وجود داشته باشد تا بتوان با یک تمرکز فراگیر به درستی شرکت را اداره کرد.

نویسنده: پدرام بهیار

مشاوره کسب و کار بلوباکس

منابع: Forbes, Us ANA, Simple.io

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *